loading...
کلوب تفریح و سرگرمی
اعلانات
- این  وب سایت (کلوب تفریح و سرگرمی ) در ستاد ساماندهی ثبت شده است.

- مطالب درخواستی خود را در قسمت تماس با ما مطرح کنید.

- کپـی برداری از مطالب سایت فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.

- اس ام اس های خود را برای درج در سایت، به شماره 50002010801 ارسال کنید.

- هواداران ما،سایت رو با نام کلوب تفریح و سرگرمی در وب خود لینک کنند !

 
admin بازدید : 907 زمستان 1392 نظرات (2)

داستان کوتاه ناراحت کننده و غمگین ” نبش قلب “

http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/post2/gham.jpg

مادرم زیر سقف نم گرفته غسالخانه و در ملحفه ای که روی موها،چشم ها و بدن عریان او ریخته شده بود،در خودش فرو می رفت. باد،با صدای خش خش برگ و ناله سرو ها آنقدر خودش را به پنجره کوبید تا از حال رفت. سوز سردی که از سوراخ سمبه های غسالخانه به داخل آمده بود،با بوی کافور قاطی شد و ملحفه را از روی مادرم کنار زد.

admin بازدید : 305 زمستان 1392 نظرات (1)

داستانک فوق العاده زیبا و مفهومی عشق ۹ نمره ای

 

 

http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/post2/084.jpg

 

- چیه؟ چرا اینجوری نگام میکنی؟ پس کی میخوای آدم بشی؟ نکنه دوباره معلمت کتکت زده که اینجوری شدی؟ چرا لال مونی گرفتی حرف بزن دیگه؟
صدای هاجر خانم بود. زنی قد بلند و کشیده که از اکثر زنان آبادی سر و گردنی بلندتر بود، هم قدش هم زبانش. روسری اش را همچون زنانی که سر درد دارند دور سرش بسته و چند تار موی طلایی اش از حریم روسری جا مانده بودند. همانند خیلی از زنان آبادی چادر به دور کمر بسته بود و در حالی که مشغول پخت نان بود با عصبانیت سمت علی رفت؛ ترس سراسر وجود علی را احاطه کرده بود. لباسهای زمستانی علی را از تنش در میاورد که گفت:
- خاک بر سرت با این درس خوندنت. یکم از خواهرت زهرا یاد بگیر. اون از بابات که صبح تا شب سر کاره و تا برگرده دلم هزار راه میره اینم از تو که به جای اینکه کمکم کنی همش عذابم میدی.

mahdi بازدید : 190 زمستان 1392 نظرات (1)

داستان زیرکی ملانصر الدین

ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي مي‌کرد و مردم با نيرنگي،حماقت او را دست مي‌انداختند. دو سکه به او نشان مي‌دادند که يکي از طلا بود و دیگری از نقره. اما ملا نصرالدين هميشه سکه نقره را انتخاب مي‌کرد.

اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهي زن و مرد مي‌آمدند و دو سکه به او نشان مي دادند و ملا نصرالدين هميشه سکه نقره را انتخاب مي‌کرد.

تا اينکه مرد مهرباني از راه رسيد و از اينکه ملا نصرالدين را آنطور دست مي‌انداختند، ناراحت شد. در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند،.........

نظر شما باعث خرسندی ماستsurprise

برای دیدن ادامه داستان به ادامه مطلب بروید

mahdi بازدید : 272 زمستان 1392 نظرات (0)

 

پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت.

بالاخره پرسید : ماجرای کارهای خودمان را می نویسید؟ درباره ی من می نویسید؟

پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت ......

لطفا به ادامه مطلب بروید

mahdi بازدید : 104 پاییز 1392 نظرات (0)

داستان کوتاه وپندآموز یک لیوان شیر

پسر خسته از راه رسیده بود.گشنگی به او فشارآورده بود.پولی نداشت،ناچار در خانه ای زد وزنی در را باز کرد.هول شد وگفت:خانم ببخشید اب دارید؟زن که فهمید که پسر بسیار گرسنه است ازخانه برای او یک لیوان شیر گرم آورد.پسر شیر راخورد و با این که پول نداشت  دست  در جبیش وگفت خانم پولش چقدر می شود؟زن با مهربانی دستی ب........

برای دیدن بقیه داستان به ادامه مطلب بروید.

 

نظر هم فراموش نشهsurprise

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    تبادل لینک
    http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/tanzosargarmi/ghaleb/link/linkbox.png

    آمار سایت
  • کل مطالب : 346
  • کل نظرات : 244
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 322
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 32
  • بازدید امروز : 70
  • باردید دیروز : 38
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 222
  • بازدید ماه : 623
  • بازدید سال : 5,528
  • بازدید کلی : 468,316
  • امکانات اختصاصی

    http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/01.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/02.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/03.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/04.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/05.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/06.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/07.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/08.png http://up.tanzosargarmi.ir/up/tanzosargarmi/abzar/ads/02/09.png